loading...
عشق خدا
محمد صفی خانی بازدید : 1 دوشنبه 28 بهمن 1392 نظرات (0)


دختر كوچكی هر روز پیاده به مدرسه می‌رفت و بر می‌گشت. با اینكه آن روز صبح هوا زیاد خوب نبود و آسمان نیز ابری بود، دختر بچه طبق معمولِ همیشه، پیاده بسوی مدرسه راه افتاد.


بعد از ظهر كه شد، ‌هوا رو به وخامت گذاشت و طوفان و رعد و برق شدیدی درگرفت.

 


مادر كودك كه نگران شده بود مبادا دخترش در راه بازگشت از طوفان بترسد یا اینكه رعد و برق بلایی بر سر او بیاورد، تصمیم گرفت كه با اتومبیل بدنبال دخترش برود. با شنیدن صدای رعد و دیدن برقی كه آسمان را مانند خنجری درید، با عجله سوار ماشینش شده و به طرف مدرسه دخترش حركت كرد.

 


اواسط راه، ناگهان چشمش به دخترش افتاد كه مثل همیشه پیاده به طرف منزل در حركت بود، ولی با هر برقی كه در آسمان زده میشد ، او می‌ایستاد ، به آسمان نگاه می‌كرد و لبخند می زد و این كار با هر دفعه رعد و برق تكرار می‌شد.

 


زمانیكه مادر اتومبیل خود را به كنار دخترك رساند، شیشه پنجره را پایین كشید و از او پرسید: چكار می‌كنی؟ چرا همینطور بین راه می ایستی؟

 


دخترك پاسخ داد: من سعی می‌كنم صورتم قشنگ بنظر بیاید، چون خداوند دارد مرتب از من عكس می‌گیرد!

 


باشد كه خداوند همواره حامی شما بوده و هنگام رویارویی با طوفان‌های زندگی كنارتان باشد. در طوفانها لبخند را فراموش نكنید!

محمد صفی خانی بازدید : 0 دوشنبه 28 بهمن 1392 نظرات (0)

بعضی روزها که حسابی تشنه میشی و تمام بدنت رو عطش
میگیره ....
غروبها که دهانت خشک میشه و زبان به کامت از عطش میچسبه


دم دمای افطار که صدات از تشنگی در نمیاد و انگار حنجره ات خشک خشک شده و نفس به سختی میکشی
وقتی از عطش چشمات میسوزه و سرخ میشن ...
آرام باش و بی تابی نکن و شکوه نکن....
فقط زیر لب وقتی اذان رو گفتن بگو
اسلام علیک یا ابا عبدالله

محمد صفی خانی بازدید : 0 دوشنبه 28 بهمن 1392 نظرات (0)

گفتم خدایا از همه دلگیرم.
گفت: حتی از من؟

گفتم: نگران روزیم.
گفت: آن با من.

گفتم:خیلی تنهایم.
گفت: تنهاتر ازمن؟

گفتم: درون قلبم خالیست.
گفت:پرش کن از عشق من.

گفتم: دست نیاز دارم.
گفت: بگیر دست من.

گفتم: از تو خیلی دورم.
گفت: من از تو نه!

گفتم: آخر چگونه آرام گیرم؟
گفت: با یاد من.

گفتم: با این همه مشکل چه کنم؟
گفت: توکل به من.

گفتم: هیچ کس کنارم نمانده!
گفت: به جز من!

گفتم: خدایا چرا اینقدر میگویی من؟
گفت: چون من از تو هستم و تو از من

 

 

محمد صفی خانی بازدید : 0 دوشنبه 28 بهمن 1392 نظرات (0)
خدایا!

این عزت برای من بس است که تنها تو فقط خدای من باشی .

و این ذلت برای من بس است که تو را نداشته باشم و تو مرا به خود واگذاری.

محمد صفی خانی بازدید : 0 دوشنبه 28 بهمن 1392 نظرات (0)

      ایمنـتظرانگـتـــــــجنهــــانمیآیـــــد    

 

 

 

 

 

     آرامـــشجــــــانعـــــاشقــانمـیآیــــد 

 

   بــربـــامســـحرطتـتلایهدارانظـهــــور
       
    گـفــتـــندکهصــاحـــبالزمـــــانمیآید

 

 

 

محمد صفی خانی بازدید : 0 دوشنبه 28 بهمن 1392 نظرات (0)

 

 

من در اندیشه ی گام هایت پروانه وار می سوزم ،
در انتظار آمدنت می بارم
 و زیر لب میخوانم : گر تو باشی غم عالم هیچ است . الا که راز خدایی ...
خدا کند که بیایی ...

 

 
محمد صفی خانی بازدید : 0 دوشنبه 28 بهمن 1392 نظرات (0)

خوب بودن به داشتن دفتر و دستک و دستگیری این و آن نیست ...خوبی به
خوب بودن در برابرارباب روز رستاخیزاست . التماس دع
ا

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 7
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 3
  • بازدید سال : 8
  • بازدید کلی : 42